وبلاگ پادراز

وبلاگ شخصی مانی رضوی‌زاده

وبلاگ پادراز
  • منزل
  • ردّ پا
    • بیوگرافی من
    • درباره پادراز
  • کشف این هفته
    • کشف‌های قبلی‌
  • پایکوبی
  • تماس با من
  • منو

زنده مانده از دست کلاغ با پستونک!

توسط مانی ۱۳۸۷/۰۲/۱۶ همین‌جوری ۴۰ دیدگاه

چهارشنبه هفتهٔ گذشته برادرم، خواهرم و شوهر خواهرم از پشت پنجره صدای جیغ و فغان یک بچه گربه را شنیدند. ظاهراً یک کلاغ شکارش کرده بود و هیچ اثری هم از مادرش نبود. مهران مثل برق خودش را به پایین رساند و جان فینگولو را از نوکهای مرگبار کلاغ گرسنه نجات داد. تمام پاهایش و بخشی از شکمش زخمی شده بود. با بتادین ضدعفونی‌اش کردند و پایش را باندپیچی کردند. این کوچکترین گربه‌ای بود که تاکنون یافته‌ایم. دهمین گربهٔ بی‌سرپرست، و محتاج‌ترینشان… دامپزشکی که پنی‌سیلین و جنتامایسین تزریق کرد سنش را ۲۵ روز تشخیص داده.

 جینگیل توی دست مامان

جِغله مرتباً به دنبال مادرش می‌گردد و به صورت عادی قادر به شیر خوردن نیست. ناچار شدیم برایش شیشه شیر مخصوص بخریم که جینگیل تا سیر شدن کامل، راحت ملچ مولوچ کند! نکته جالبی را هم که دکتر گفت این بود که مامان‌گربه‌ها در باسن بچه‌شان را می‌لیسند تا بچه جیش کند! و حالا این حیوان زبان بسته که مادر ندارد و باید چند ساعت یک بار با پنبه وادار به جیش کردنش کرد.

خلاصه در خانه ما برو بیاییست! مخمل (گربهٔ ۲ ساله‌مان) هنوز دوست کوچکش را نپذیرفته. گاهی با تعجب نزدیکش می‌شود و بعد وقتی وینگ وینگش را می‌شنود، مرتیکهٔ خرس گنده فرار می‌کند!

جینگیل یا فینگولو یا خپل یا پشنگ یا چهارشنبه (!) هنوز اسم ندارد… یک اسم سرخ‌پوستی چطور است؟!

پاوبلاگی: پست قبلی در روزنامه اطلاعات چاپ شد! smug

به شبکه‌های اجتماعی بفرستید!

  • Facebook
  • Google Plus
  • Twitter
  • → پسر کوچک
  • من چه دانم، من چه دانم، من چه دانم؟ ←

40 دیدگاه در “زنده مانده از دست کلاغ با پستونک!”

  1. سحر ۱۳۸۷/۰۲/۱۶ در ۳:۱۰ ب.ظ

    گلخیلی وبلاگ عالی و جالبی داری وقت کردی به وبلاگ ما هم نظری بیفکن..خوشحال میشم از نظراتت استفاده کنم ممنون خوش باشی بایگل

    پاسخ ↓
  2. هنگامه ۱۳۸۷/۰۲/۱۶ در ۴:۳۶ ب.ظ

    سلام مانی. پیامت رو توی وبلاگم خوندم خیلی ممنون که از وبلاگم دیدن کردی ولی ای کاش در مورد داستانهام هم یه نظرکی میدادی. ولی بازم مرسی از وبلاگت دیدن کردم دست مریزاد بابا خیلی توپ بود. اکثرا از کلمه های جوونای امروزی استفاده کرده بودی.باحال بود.تابعد.بای

    پاسخ ↓
  3. هانیل ۱۳۸۷/۰۲/۱۷ در ۲:۲۰ ق.ظ

    حالا نوبت منه نفرین کنم
    من پیشی میخوااااااااااااااااااااااااااااااااااااامناراحت

    پاسخ ↓
  4. طاها ۱۳۸۷/۰۲/۱۷ در ۱۰:۰۹ ق.ظ

    وای چه بامزه است!
    ولی من هیچ میونه ای با گربه هاندارم!
    اون عکس بالایی خودتی؟
    خیلی بامزه استنیشخند

    پاسخ ↓
  5. پگاه ۱۳۸۷/۰۲/۱۷ در ۵:۳۶ ب.ظ

    در مورد پست فبلی تبریک و در مورد این یکی تنها میتونم بگم هنوز روی لبهام لبخنده گلدست

    پاسخ ↓
  6. مریم شکرانی ۱۳۸۷/۰۲/۱۷ در ۶:۴۶ ب.ظ

    مرسیییییییی مانی جون گل

    پاسخ ↓
  7. مریم شکرانی ۱۳۸۷/۰۲/۱۷ در ۶:۴۹ ب.ظ

    آخییییییییییی نازیییییییییییی خیلی ملوسه ! قدم نو رسیده مبارک چشمک من به اسم خپل رای می دم .
    از اون لحاظ هم مردای گنده غالبا لوس هستن زبان

    پاسخ ↓
  8. مریم ۱۳۸۷/۰۲/۱۷ در ۱۰:۲۶ ب.ظ

    سلام. من میگن اسمشو بذار: گنبد. این اسم پیشی گم شده ی منه 🙁

    پاسخ ↓
  9. الف.میم ۱۳۸۷/۰۲/۱۷ در ۱۱:۱۷ ب.ظ

    اول این که به طور جدی به ت پیش نهاد می کنم سعی نکنی از روش اختصاصی گربه های مادر برای رفع شاش بندی یِ توله هاشان استفاده کنی.
    بعدش هم این که تصور کن تصویر مهران رو در سرعت سوپراسلوموشن که می گه نـــــــــــــــــــــــــــــــــــــه و می پره گربه هه رو نجات می ده.
    دل م برای مخمل می سوزه. اگه نزنه یه بلایی سر تازه وارد بیار خیلی مردئه.
    یه اسم نا متعارف براش بذارین. مث بنیامین فرانکلین یا ویندوز فری رجیستری.

    پاسخ ↓
  10. الف.میم ۱۳۸۷/۰۲/۱۷ در ۱۱:۲۰ ب.ظ

    راه راه چه طورئه؟

    پاسخ ↓
  11. آزاده ۱۳۸۷/۰۲/۱۸ در ۲:۳۳ ق.ظ

    خیلی نانازه
    .
    مانی اسمش بذار مَموش
    .
    به اسم مخمل هم میخورهچشمک

    پاسخ ↓
  12. سودابه ۱۳۸۷/۰۲/۱۸ در ۷:۵۷ ق.ظ

    سلام مانی جان. یادش بخیر منم یه گربه ای داشتم برای چندین سال. البته میرفت و میومد ولی همیشه میومد. یک روز یه بچه ی کوجیکشو آورد گذاشت پیش ما و دیگع بر نگشت!

    پاسخ ↓
  13. ققنوس ۱۳۸۷/۰۲/۱۸ در ۹:۳۷ ق.ظ

    اصولا گربه موجود به شدت دوست داشتنی تشریف داره! تجربه شیر دادن به بچه گربه هم خیلی لذت بخشه! ولی جریان لیس زدنشو نمیدونستم! ما که یه گربه بدون لیس زدن بزرگ کردیم، خوب هم بزرگ شد، مریض هم نشد!!

    پاسخ ↓
  14. ناهید ۱۳۸۷/۰۲/۱۸ در ۹:۲۹ ب.ظ

    قدم نو رسیده مبارکگل.به نظر من چون خیلی ریزه میزه هست فینگیلی هم خوبه.چشمک.

    توضیحی در مورد نقاشی این پست:اون که چادر به سرشه منم و اون که بغل دستمه مرد رویا های منه که راننده کامیونهنیشخند.
    اونا هم ۱۰ تا بچمون.چشمک

    موفق و پیروز باشیگل

    پاسخ ↓
  15. سمانه ۱۳۸۷/۰۲/۱۹ در ۵:۱۸ ب.ظ

    من بمیرم برااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااش ای جان اسمشو بزار شکربغل

    پاسخ ↓
  16. هانیل ۱۳۸۷/۰۲/۱۹ در ۸:۲۵ ب.ظ

    من باز اومدم اینجا دلم واسه این غش رفت میخواااااااااااااااااااااااااااااااااامناراحت

    پاسخ ↓
  17. هانیل ۱۳۸۷/۰۲/۱۹ در ۸:۲۶ ب.ظ

    میگم اسمشو بذار هانیل یاد من بیفتینیشخند

    پاسخ ↓
  18. کاکتوس با عطر یاس ۱۳۸۷/۰۲/۱۹ در ۹:۱۸ ب.ظ

    میبینم که شمام عشق گربه ایدو این حرفا !‌
    ما هم خیلی نسبت به گربه ها ارادت داریم !‌
    منتها مادر گراد اجازه دخول بهشون نمیدن !‌!!!
    بنابراین همون تو کوچه و حیاط حال های سنگین بهشون میدیم !‌
    خدا خیرتان !‌ خیرمان !‌ خیرشان ! بدهد !!! چشمک

    پاسخ ↓
  19. تهمینه حدادی ۱۳۸۷/۰۲/۲۰ در ۱۱:۰۶ ق.ظ

    منم ۲ روز پیش این صحنه رو دیدم ولی دیگه وقت نجات دادن
    گربه گذشته بود

    پاسخ ↓
  20. roohallah askari ۱۳۸۷/۰۲/۲۱ در ۱۱:۴۵ ق.ظ

    وبلاگ قشنگی داری به وبلاگ جدید من هم سری بزن!!!!!

    پاسخ ↓
  21. roohallah askari ۱۳۸۷/۰۲/۲۱ در ۱۱:۴۹ ق.ظ

    کلی زور زدم تا وارد صفحه کامنتت شدم این هم آدرسش

    پاسخ ↓
  22. ليمو بانو ۱۳۸۷/۰۲/۲۲ در ۹:۳۴ ق.ظ

    برای اسم، من ” آلو ” رو پیشنهاد می‌کنم.

    پاسخ ↓
  23. خانم ثابتی ۱۳۸۷/۰۲/۲۲ در ۱۲:۱۴ ب.ظ

    قدم نورسیده مبارک.
    می تونی با سرنگ (بدون سوزن) هم بهش شیر بدی.

    پاسخ ↓
  24. فاضل ترکمن ۱۳۸۷/۰۲/۲۲ در ۲:۱۷ ب.ظ

    آخی ، چه مامانیه ، اما  حیف که من هیچ وقت از این کارا نمی کنمنیشخند

    پاسخ ↓
  25. 22 ۱۳۸۷/۰۲/۲۲ در ۴:۳۸ ب.ظ

    :)))) زنده باشه ایشالا!نیشخند

    {ضمن تبریک مجدد}

    پاسخ ↓
  26. 22 ۱۳۸۷/۰۲/۲۲ در ۴:۴۰ ب.ظ

    میگم میخوای اسمش رو بذاری چندش؟ جدی روش فکر کنخجالتنیشخند

    پاسخ ↓
  27. لیلی ۱۳۸۷/۰۲/۲۲ در ۷:۰۲ ب.ظ

    نازی گربه حیون نازیه و لی حیف که نامهربونه.

    پاسخ ↓
  28. دلقک ۱۳۸۷/۰۲/۲۲ در ۹:۴۲ ب.ظ

    سلام بک.

    پاسخ ↓
  29. کوچولو ۱۳۸۷/۰۲/۲۳ در ۱۲:۰۷ ب.ظ

    آخی….نی نی ما هم همینجوریه!!!!زباننیشخند

    پاسخ ↓
  30. پری ۱۳۸۷/۰۲/۲۳ در ۲:۵۸ ب.ظ

    منو یاد گربه ی خدا بیامرزم انداختیگریه

    پاسخ ↓
  31. هنگامه ۱۳۸۷/۰۲/۲۳ در ۳:۳۸ ب.ظ

    سلام مانی… سری به ما نمیزنی… بابا من مطلبای جدید ریختم تو وبلاگم … خوشحال میشم از نظرات جدیدت استفاده کنم… بازم از وبلاگت دیدن کردم و بازم لذت بردم… بای.قلب

    پاسخ ↓
  32. سعید ۱۳۸۷/۰۲/۲۴ در ۱۰:۴۰ ب.ظ

    http://aminfouladi.blogfa.com/post-55.aspx
    بد جوری این امین خان حرف منو زده
    ببین این لینک رو
    —————————————————–
    اما بعد ….
    مرسی که سر زدی
    مرسی که این بچه گربه رو نجات دادین
    مرسی کلا ….

    پاسخ ↓
  33. هانیل ۱۳۸۷/۰۲/۲۶ در ۲:۴۲ ق.ظ

    پیشولی درچه حاله؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    پاسخ ↓
  34. هانیل ۱۳۸۷/۰۲/۲۶ در ۲:۴۳ ق.ظ

    قلب

    پاسخ ↓
  35. ليمو بانو ۱۳۸۷/۰۲/۲۸ در ۹:۳۸ ق.ظ

    اسم بچه چی شد؟

    پاسخ ↓
  36. امیر ۱۳۸۷/۰۲/۲۹ در ۱۲:۴۱ ب.ظ

    سلام. بازم گربه دار شدی کهنیشخند
    شب چه جوری میتونی بخوابی با صدای  وینگ وینگش؟
    راستی بروزمبغل

    پاسخ ↓
  37. امیر ۱۳۸۷/۰۲/۲۹ در ۱۲:۴۳ ب.ظ

    اسمشو بذار نجات یافتهلبخند

    پاسخ ↓
  38. پگاه ۱۳۸۷/۰۲/۲۹ در ۵:۳۶ ب.ظ

    واقعا خوش به حالت

    پاسخ ↓
  39. raha ۱۳۸۷/۰۲/۲۹ در ۵:۴۳ ب.ظ

    اسمشو بذار خدادا!!چشمک

    پاسخ ↓
  40. ناهيد همون غريب آشنا ۱۳۸۷/۰۲/۳۰ در ۹:۳۸ ب.ظ

    بله پدربزرگم فوت کرده بودن.خدا رفتگان شما را هم بیامرزه.
    راستی اسمشو چی گذاشتی؟آقا فینگیلی خوبه ها!!

    موفق و پیروز باشی.گل

    پاسخ ↓

پاسخ دادن به امیر لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


کشف این هفته

  • #سعدی

    گر به صد منزل، فراق افتد میان ما و دوست

    همچنانش در میانِ جانِ شیرین منزلست

    به شبکه‌های اجتماعی بفرستید!

    • Facebook
    • Google Plus
    • Twitter

به جستجوی تو باشم

از این چیزا

  • ادبیات
  • افراد دارای معلولیت
  • باشگاههای هواداران
  • جفنگ
  • خوشبختی‌های کوچک
  • داستان
  • کودکی
  • مانی‌فست
  • همین‌جوری
  • منو

پا در هوا

آغوش رایگان انجمن باور بابا حقوق شهروندی شجریان شهرام ناظری پادکست پاشناسی

پادری

فروشگاه دستادست
بانک اطلاعات مناسب سازی

ادارهٔ بایگانی

  • ۱۳۹۵ (۷)
  • ۱۳۹۳ (۲۱)
  • ۱۳۹۲ (۴۰)
  • ۱۳۹۱ (۴۰)
  • ۱۳۹۰ (۷۳)
  • ۱۳۸۹ (۳۸)
  • ۱۳۸۸ (۹۶)
  • ۱۳۸۷ (۸۶)
  • ۱۳۸۶ (۵۶)
  • ۱۳۸۵ (۶۸)
  • ۱۳۸۴ (۲۹)
  • ۱۳۸۳ (۲۲)

من در شبکه‌های اجتماعی

پربحث‌ترین نوشته‌ها

  • بازی عاشقانه مثل چیز! 52 comments
  • پادراز دوم شد! 43 comments
  • محاکمه 40 comments
  • سوسک بلا٬ پادراز ناقلا! (خرگوش و گرگ٬ آن کارتون روسی رو که یادتونه؟!) 40 comments
  • زنده مانده از دست کلاغ با پستونک! 40 comments

پربازدیدترین نوشته‌ها

  • حافظ توصیهٔ اکید کرده!
  • یک کامنتی بود با شعری از عماد خراسانی
  • به قول فخرالدین عراقی
  • درباره پادراز
  • بازی عاشقانه مثل چیز!

© ۱۳۸۳ - ۱۳۹۷ وبلاگ پادراز | قالب تم هورس | قدرت گرفته از وردپرس
بازگشت به بالا